مو ریختن. ریختن موی سر و صورت انسان. ریختن موی تن جانوران. ریختن موی بر اثر پیری یا بیماری. (از یادداشت مؤلف) : از دهان تو همی آید فژاک پیر گشتی ریخت مویت از هباک. طیان. ، ترسیدن. هراسیدن. سخت واهمه داشتن از کسی. ترس داشتن از کسی. (یادداشت مؤلف)
مو ریختن. ریختن موی سر و صورت انسان. ریختن موی تن جانوران. ریختن موی بر اثر پیری یا بیماری. (از یادداشت مؤلف) : از دهان تو همی آید فژاک پیر گشتی ریخت مویت از هباک. طیان. ، ترسیدن. هراسیدن. سخت واهمه داشتن از کسی. ترس داشتن از کسی. (یادداشت مؤلف)